با طالبان مذاکره نکنید !
برگرداننده به فارسی:  ن. معصوم برگرداننده به فارسی: ن. معصوم

مذاکره با طالبان توهین نمودن مردم افغانستان است. ایا دنیا چهره اصلی انها را فراموش نموده است؟

 

جامعه جهانی که در سال 2001 تحت برنامهء "آزاد نمودن افغانستان از چنگ طالبان" و وعده های بازسازی و برقراری دیموکراسی در این کشور، داخل افغانستان گردید، هفت سال بعد  در سدد مذاکره و گفتگو با طالبان است!!؟؟

 

جزئیات مذاکرات را ماه گذشته، Jason  Burke، طی مقالهء در روزنامهء The Observer، افشا نمود.

 

گفته میشود که ابتکار مذاکره با طالبان تحت رهبری زلمی رسول ، مشاور رئیس جمهور در امور امنیت ملی را دولت افغانستان داشته  و قبل از اینکه این برنامه توسط شخصی که اسم اش تا هنوز فاش نشده ، عملی گردد ، مورد تائید مقامات فرانسوی ، اداره استخباراتی انگلستان (M16)، وزارت امور خارجه انگلستان و شاه عربستان ، قرار گرفت.

 

مدت بعد ، یک هفته نامهء فرانسوی اظهارات سفیر انگلیس در کابل را پیرامون اینکه افغانستان به یک دیکتاتور قابل قبول ، نیاز دارد ، به نشر سپرد. گزارشات بعداً تائید نمود که نمایندهء خاص ملل متحد در امور افغانستان (Kai Eide) در حمایت از مفکورهء مذاکره  و حضور طالبان در کابینهء اینده افغانستان ، دفاع نموده است. از اینکه طالبان یازده تقاضای شان را بشمول مشخص نمودن پست های کابینه برای اعضای خویش به دولت افغانستان ارائه نمودند ، اشکار میسازد که انها  درمذاکرات دست بالا دارند.

 

پیشنهاد همچو تحرک که توسط عدهء از عالیترین مدافعین و حامیان دیموکراسی صدا زده شده، بی حرمتی و اهانت به مردم افغانستان است.در حالیکه همچو اقدامات نه تنها اثرات نهایت ناگوار بر وضعیت افغانستان خواهد داشت ، بلکه   باعث بی اعتبار ساختن جامعه جهانی میگردد که جبران ناپذیرخواهد بود.

 

اگر تصور نمایم،  به مردم امریکا گفته شود که دولت ان کشور میخواهد تا با القاعده مذاکره نماید که طی آن  پست های مهم دولتی را به انها وا میگذارد. ایا کسی جرات همچو اظهار را در امریکا  خواهد داشت ؟ اگر ندارد، پس چطور جامعه جهانی به خود اجازه میدهد تا همچو سناریوی را برای افغانستان براه اندازد؟

 

ایا جهان فراموش نموده که طالبان و حامیان انها در فاصله شش سال چه روزگاری را بالای افغانستان اوردند...؟ انها این کشور را تباه کردند، ملت افغان را تحقیر و توهین نمودند ، زجر دادند، زنان و مردان افغان را قتل عام کردند و جوانان را تحت شکنجه و ازار قرار دادند.... ایا امروز به همین نتیجه رسیدم که  نیرومندترین و مجهزترین ارتش های جهان ، قدرت و توانائی این را ندارند تا یک چند هزار جنگجوی قبایلی را شکست دهند...؟

 

گلبدین حکمتیار ، جنگسالار بدنام  که مقصر بیش از ده سال جنگ ایکه در افغانستان صورت گرفت، شناخته میشود یکی از میانجیان اصلی مذاکرات با طالبان است. اقای حکمتیار با پیوستن با صدها اتحاد و ائتلاف های بی بندوبار باعث پیچیده تر شدن وضعیت که قبلاً نامید کننده بود، شد. حکمتیار بود که باعث سقوط شهر کابل بدست طالبان شد و حالا نیز برای بار دوم طالبان را در داخل شدن به کابل یاری میرساند. موصوف یکی از وفادارترین حامیان خود را در کابینه افغانستان گماشته و طالبان متقاضی چندین پست های دیگر و وزارتهای کلیدی هستند. اینرا در نظر باید داشت که اینوع تقاضاها هیچگاه خاتمه نخواهد یافت ، در حالیکه انتظار هیج عمل بلمقابل را از جانب انها نباید داشت.

 

متداوم بودن میزان بلند بیکاری و فقر طاقت فرسا از جمله دلایل اساسی پیوستن مردم به طالبان می باشند. تجارت منفعت بار مواد مخدر نیز باعث پیشتوانی فعالیت های تروریستی طالبان می شود. بناً ایا مناسب نخواهد بود تا جامعهء جهانی توجه بیشتر خود را در قسمت خلق کردن کار، ریشه کن کردن فقر و مبارزه علیه تولید مواد مخدر ، متمرکز سازد؟

 

مرکز مطالعات (ICG)، در ماه جولای 2008  گزارش داده است که طالبان یک "دستگاه پیشرفته ارتباطاتی را ایجاد نموده اند که به همین علت جنبش بیشتر از پیش مطمئن تر و قویتر بنظر می رسند". همچنان در راپور متذکره امده است که طالبان  " از ناکامی حکومت کابل و عدم موفقیت حامیان بین المللی ان بهره برداری اعظمی نموده ، احساسات ناسیونالیزم افغانی را موفقانه بر می انگیزند." ایا جامعه جهانی با مقابله به این نوع  پروپاگندها  کدام کاری را انجام خواهد داد؟

 

مردم بدلایل سطح بی کاری و فقر، از وضعیت حاکم نا امید اند. رهبران نوع جدید طالبان در این تازه گی ها طی مصاحبه ها در مطبوعات بین المللی ، صریحاً اعتراف می نمایند که انها بخاطر "معاش خوب و شرایط مناسب"  که دیگر همچو کاری را در افغانستان نمی توان جستجو کرد ، با طالبان کار میکنند. ایا اینها طالبان میانه رو هستند که جامعه جهانی به ان اشاره میکند؟ اگر نیست ، پس کی ها هستند این طالبان میانه رو؟ چرا نام های شان اعلان نمی شود ؟  ایا انها کسانیست که بت بامیان را تخریب کردند؟ یا انهایکه صدها عسکر بین المللی را در جنوب افغانستان به قتل رساندند؟ ، یا شاید انهای باشند که مردم را گروگان می گیرند و در کنار جاده ها بمب می گذارند؟ یا شاید ممکن جلال الدین حقانی ، حامی عمده جدید انها باشد،  که در وزیرستان در مناطق قبایلی موقعیت دارد.

 

مردم افغانستان از سال 2003 بدینسو ، به بازگشت طالبان نه تنها در ولایات جنوب و جنوب شرق بدیدهء ترس و وحشت می نگرند بلکه حتا در ولایات شمال و بدتر از همه در شهر کابل  شدیداً هراس دارند. حضور طالبان در حکومت، بنام " حکومت منتخب افغانستان" مردم را بیشتر از پیش سراسیمه خواهد ساخت.

 

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------

مقاله  بتاریخ 9 اکتوبر ، در روزنامه (The Guardian) منتشر شده است.  

 

برای مطالعه متن انگلیسی این مطلب به ادرس انترنیتی ذیل مراجعه نمائید:

www.guardian.co.uk/commentisfree/2008/oct/08/afghanistan.terrorism


October 27th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی